بیا با ما مورز این کینه داری/که حق صحبت دیرینه داری
نصیحت گوش کن کاین در بسی به/از آن گوهر که در گنجینه داری
ولیکن کی نمایی رخ به رندان/تو کز خورشید و مه آیینه داری
بد رندان مگو ای شیخ و هش دار/که با حکم خدایی کینه داری
نمیترسی ز آه آتشینم/تو دانی خرقه پشمینه داری
به فریاد خمار مفلسان رس/خدا را گر میدوشینه داری
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ/به قرآنی که اندر سینه داری
#حافظ
غزل شماره ۴۴۷
8 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/07/15 - 01:27 در
شعر و داستان